Quantcast
Channel: نوستالژی های سال ها بعد!...
Viewing all articles
Browse latest Browse all 180

همه چیز از آنجا شروع شد که ما رویا نداشتیم!

$
0
0

زن در ریگِ روان ایستاده است و من کتاب را می بندم، یعقوب در انتظارِ عشق راحیل پیر می شود و در انتظار عشق یوسف کور، و من با رویاهای نداشته ام با تو، میرقصم!... ما رویا نداشتیم! همه چیز از آنجا شروع شد که ما رویا نداشتیم!... من از تو رویا ساختم، من در رویاهایم با تو رقصیده ام بارها با پیراهن های بلند میهمانی ام که هنوز ندیدی شان بعد از چهارسال، من در رویاهایم با تو جاده ی اسالم را تا خلخال رفته ام بارها دو تایی، در رویا تو را خندانده ام بارها، دویده ام با تو بارها، زیر باران قدم زده ام، سینما رفته ام، خرید رفته ام، گلدان قلمه زده ام، شیرینی های پنجره ای پخته ام، کتاب خوانده ام، نقاشی کشیده ام، مست کرده ام، کودکت را حتی روی تاب نشانده ام... من رویا کاشتم که تو را خوشحال ببینم و شکست درو کردم! شکست خوردن که عار نیست... بناپارت و هیتلر هم با آنهمه رویا و هدف و دبدبه و کبکبه از روسیه شکست خوردند... من چطور باید از روسیه ی سردِ تو شکست نمی خوردم!؟ با این تفاوت که ما نجنگیدیم و سرِ جنگ هم نداشتیم... همه چیز از آنجا شروع شد که ما رویا نداشتیم! همیشه رویاست که عشق را نجات می دهد؛ من کجای رویای تو بودم؟


Viewing all articles
Browse latest Browse all 180

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>